کد مطلب:211302 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:112

زنده شدن گاو
از مفضل بن عمر روایت شده كه گفت وقتی با امام جعفرصادق علیه السلام در مكه می رفتیم كه ناگاه به زنی رسیدیم در پیش روی او گاوی مرده بود آن زن با جمعی از كودكان به او می نگریست امام صادق علیه السلام پرسید موضوع چیست آن زن گفت من با فرزندان خود به شیر این گاو معاش می كردیم و اكنون این گاو مرده من در كار خود حیران هستم چه كنم؟

امام صادق علیه السلام فرمود ای زن می خواهی حق تعالی این گاو را زنده فرماید - آن زن گفت ای مرد مرا مسخره می كنی؟! - امام فرمود نه سخریه نمی كنم آنگاه دعائی خواند و سرپائی بر آن گاو زد گاو بلند شد تندرست و سالم امام رفت و زن ندانست این كی بود و چه كرد.



[ صفحه 111]



ابوحمزه ثمالی می گوید با امام جعفرصادق علیه السلام در راه مكه می رفتم بین مكه و مدینه چیزی پیدا شد به شكل مرغ آن حضرت فرمود كه این پست و برید جن است می گوید در این ساعت هشام بن عبدالملك مرد -!!

ابراهیم بن عبدالحمید روایت كرده كه گفت در مكه بردی خریدم و قسم خوردم آن را از خود دور نسازم تا بدان كفنم كنند اتفاقا در مشعرالحرام زیر سرم گذاشتم چون بیدار شدم آن برد نبود خیلی محزون شدم تا به منی برگشتم در مسجد خیف یكی آمد گفت امام جعفرصادق علیه السلام تو را می خواهد رفتم حضورش یك برد یمانی به من داد كه بسیار عالی و شبیه برد خودم بود جریان را عرض كردم فرمود برو شكر نعمت خدا را كن.